هنگام انتخاب موتور، چگونه قدرت و گشتاور را انتخاب کنیم؟

قدرت موتور باید با توجه به توان مورد نیاز ماشین آلات تولیدی انتخاب شود و سعی شود موتور تحت بار نامی کار کند.هنگام انتخاب باید به دو نکته زیر توجه کنید:

① اگر قدرت موتور خیلی کم باشد.پدیده "گاری کوچک اسب کشیده" وجود خواهد داشت که باعث می شود موتور برای مدت طولانی بیش از حد بارگذاری شود.عایق آن در اثر گرما آسیب دیده است.حتی موتورش هم سوخت.

② اگر قدرت موتور خیلی زیاد باشد.پدیده «گاری بزرگ اسب کشیده» وجود خواهد داشت.توان مکانیکی خروجی آن به طور کامل قابل استفاده نیست و ضریب توان و راندمان بالا نیست که نه تنها برای کاربران و شبکه برق نامطلوب است.و همچنین باعث هدر رفتن برق خواهد شد.

متداول ترین روشی که استفاده می شود روش قیاس برای انتخاب توان موتور است.به اصطلاح قیاس.با قدرت موتور الکتریکی مورد استفاده در ماشین آلات تولید مشابه مقایسه می شود.

روش خاص این است: برای درک موتور قدرت مورد استفاده توسط ماشین آلات تولید مشابه این واحد یا سایر واحدهای مجاور، و سپس انتخاب یک موتور با قدرت مشابه برای اجرای آزمایشی.هدف از اجرای آزمایشی تأیید این است که موتور انتخاب شده با دستگاه تولید مطابقت دارد.

روش تأیید به این صورت است: موتور را وادار کنید تا ماشین آلات تولیدی را به حرکت درآورد، جریان کار موتور را با آمپرمتر گیره اندازه گیری کنید و جریان اندازه گیری شده را با جریان نامی که روی پلاک موتور مشخص شده است مقایسه کنید.اگر جریان کار واقعی ماشین برقی با جریان نامی مشخص شده روی طحال تفاوت چندانی نداشته باشد.این نشان می دهد که قدرت موتور انتخاب شده مناسب است.اگر جریان کار واقعی موتور حدود 70 درصد کمتر از جریان نامی مشخص شده روی پلاک باشد.این نشان می دهد که قدرت موتور بسیار زیاد است و موتور با قدرت کمتر باید تعویض شود.اگر جریان کاری اندازه گیری شده موتور بیش از 40 درصد بزرگتر از جریان نامی مشخص شده روی پلاک باشد.این نشان می دهد که قدرت موتور بسیار کم است و موتور با قدرت بیشتر باید تعویض شود.

برای هدایت متقابل رابطه بین توان نامی، سرعت نامی و گشتاور نامی سروو موتور مناسب است، اما مقدار گشتاور نامی واقعی باید بر اساس اندازه گیری واقعی باشد.به دلیل مشکل راندمان تبدیل انرژی، مقادیر اساسی به طور کلی یکسان هستند و کاهش ظریفی وجود خواهد داشت.

ساختار موتور

به دلایل ساختاری، موتورهای DC دارای معایب زیر هستند:

(1) برس ها و کموتاتورها باید به طور مرتب تعویض شوند، تعمیر و نگهداری دشوار است و عمر مفید کوتاه است.(2) به دلیل جرقه های کموتاسیون موتور DC، اعمال آن در محیط های خشن با گازهای قابل اشتعال و انفجار دشوار است.(3) ساختار پیچیده است، ساخت موتور DC با ظرفیت زیاد، سرعت بالا و ولتاژ بالا دشوار است.

در مقایسه با موتورهای DC، موتورهای AC دارای مزایای زیر هستند:

(1)ساختار جامد، عملیات قابل اعتماد، تعمیر و نگهداری آسان؛(2) جرقه کموتاسیون وجود ندارد و می توان از آن در محیط های خشن با گازهای قابل اشتعال و انفجار استفاده کرد.(3) ساخت موتور AC با ظرفیت بالا، با سرعت بالا و ولتاژ بالا آسان است.

بنابراین، برای مدت طولانی، مردم امیدوارند که در بسیاری از موارد، موتور DC را با یک موتور AC قابل تنظیم سرعت جایگزین کنند و تحقیقات و توسعه زیادی در مورد کنترل سرعت موتور AC انجام شده است.با این حال، تا دهه 1970، تحقیق و توسعه سیستم کنترل سرعت AC نتوانست نتایج واقعا رضایت بخشی را به دست آورد، که محبوبیت و کاربرد سیستم کنترل سرعت AC را محدود می کند.همچنین به همین دلیل است که برای تنظیم سرعت و جریان باد در سیستم های محرک الکتریکی مانند فن ها و پمپ های آب که به طور گسترده در تولیدات صنعتی استفاده می شوند و نیاز به کنترل سرعت دارند، باید از بافل ها و شیرها استفاده شود.این رویکرد نه تنها پیچیدگی سیستم را افزایش می دهد، بلکه منجر به اتلاف انرژی نیز می شود.

 

توسط جسیکا


زمان ارسال: مارس-17-2022